Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your Flash plugin.
سلام رفيق صدای منو داری؟
بگو به من كه هنو سر حالی
هنو ميخندی كِيفِت كوكه؟
از سُفرَت بگو، از عيش و نوشت
ميگن اونجا جات خوبه مشتی
ديگه خبری از مأمور و گشت نيس
بهشتی شدی خوش بحالت
ميگن فرشته ها هم ميدن مُشت و مالت
اينجا همه چی عين قديمه
چيزی فرق نكرده ولی الله كريمه
هنو خورشيد مياد سلام ميده ميره
روزام مي گذره، هواش گوشه گيره
چيزِ تعريفی نيستش زياد
عوض شد فقط لباس مشكيا
رَنگِت هم كه زَد به چاک
راست ميگفتی سرده خاک
(بیداد)
دندان روی جگر بگذار مي آيم
از اين دنيا از اين مردم بي زارم، بيمارن
پُر از دروغ، پر از فريبن، نارفيقن
آنجا كاتبانش ساده اَن؟ يا همچو ادمها، دقيقا؟
از اونور بگو خوبه يا بد؟
دست مزداشون چِكِه يا نقد؟
عشقا هميشه نو می مونه
يا مث اينور بگذره ميشه عادت
راستی اونجا اَبَديه؟
مِلک با برگه سَنَديه
زندگيا توو مسابقه اس
يا اينكه نه جلويی فكر عقبيه
اونوَرام صحبتِ قدرته؟
توو صف هاش ميگن نوبتی هول نده؟
هركی لاش دنبال فرصته
هنوزم وقت طلاس دوريا قسمته
راستی اونجا پرچم كيه؟
يه رنگَن دلاش يا باز سنگيه
بگذريم اَصَن شک چيه
ميام مث قديم فقط شمع ديگه
(بیداد)
دندان روی جگر بگذار می آيم
از اين دنيا از اين مردم بي زارم، بيمارن
پُر از دروغ، پر از فريبن، نارفيقن
آنجا كاتبانش ساده اَن؟ يا همچو ادمها، دقيقا؟
وقت خوابه، چشاتو بستي توو رختِ خوابت
گُلهای باغَمِه، كرايه دادمش، به بادِ وحشی تا اگه روزی چرخيد، به سمتِ تو
عشق پُر شُه جای ترس، دل خوش كه جايی هست، آفتابی آبی سبز، رنگ عهای بازی دستِ نقش های ناديده اس
بخند بلند تر حتی از كوهای دورت
روزاتو خوابی اما شب كه ماِل توِ
شبيهيم عِين هم، عميقين عين قبر، رفيقم عِين سقف كه روو ديواره عين قبل
پَ برف و بارونم بياد با همه يه رنگيام
من تو اينجا مَنگِنَم تا هر وقت كه سختيا يه جای راهن
به جاي ساعت، نگام كن بلكه شب چشيدی يه لقمه خوابِ راحت
بگو به من كه هنو سر حالی
هنو ميخندی كِيفِت كوكه؟
از سُفرَت بگو، از عيش و نوشت
ميگن اونجا جات خوبه مشتی
ديگه خبری از مأمور و گشت نيس
بهشتی شدی خوش بحالت
ميگن فرشته ها هم ميدن مُشت و مالت
اينجا همه چی عين قديمه
چيزی فرق نكرده ولی الله كريمه
هنو خورشيد مياد سلام ميده ميره
روزام مي گذره، هواش گوشه گيره
چيزِ تعريفی نيستش زياد
عوض شد فقط لباس مشكيا
رَنگِت هم كه زَد به چاک
راست ميگفتی سرده خاک
(بیداد)
دندان روی جگر بگذار مي آيم
از اين دنيا از اين مردم بي زارم، بيمارن
پُر از دروغ، پر از فريبن، نارفيقن
آنجا كاتبانش ساده اَن؟ يا همچو ادمها، دقيقا؟
از اونور بگو خوبه يا بد؟
دست مزداشون چِكِه يا نقد؟
عشقا هميشه نو می مونه
يا مث اينور بگذره ميشه عادت
راستی اونجا اَبَديه؟
مِلک با برگه سَنَديه
زندگيا توو مسابقه اس
يا اينكه نه جلويی فكر عقبيه
اونوَرام صحبتِ قدرته؟
توو صف هاش ميگن نوبتی هول نده؟
هركی لاش دنبال فرصته
هنوزم وقت طلاس دوريا قسمته
راستی اونجا پرچم كيه؟
يه رنگَن دلاش يا باز سنگيه
بگذريم اَصَن شک چيه
ميام مث قديم فقط شمع ديگه
(بیداد)
دندان روی جگر بگذار می آيم
از اين دنيا از اين مردم بي زارم، بيمارن
پُر از دروغ، پر از فريبن، نارفيقن
آنجا كاتبانش ساده اَن؟ يا همچو ادمها، دقيقا؟
وقت خوابه، چشاتو بستي توو رختِ خوابت
گُلهای باغَمِه، كرايه دادمش، به بادِ وحشی تا اگه روزی چرخيد، به سمتِ تو
عشق پُر شُه جای ترس، دل خوش كه جايی هست، آفتابی آبی سبز، رنگ عهای بازی دستِ نقش های ناديده اس
بخند بلند تر حتی از كوهای دورت
روزاتو خوابی اما شب كه ماِل توِ
شبيهيم عِين هم، عميقين عين قبر، رفيقم عِين سقف كه روو ديواره عين قبل
پَ برف و بارونم بياد با همه يه رنگيام
من تو اينجا مَنگِنَم تا هر وقت كه سختيا يه جای راهن
به جاي ساعت، نگام كن بلكه شب چشيدی يه لقمه خوابِ راحت