Iman Hararat - Scenario
ورس 1:
هی بازیگرا آماده نقش برود کست(Broadcast) لایو(Live) میریم آمده پخش
پرواز میکنیم؛ میرسیم به عرش کسی نمیدونه چی میشه این سناریو تش
یه سری سوال ساده با توضیحات با سر خالی بدون محرک و کنیاک
درست مثل دقت و هدف یه دوربین که اکت بازیگرارو بدون شو میخواد
تو اینجا
بازنده ای که به برد میگه صعود گرون میپوشه ولی مفت میگه دروغ
اکت شما قدیمی شده فورمیکه هجوم ولی گنگ ما گلوله ی سربیه تو خون
یــــه سناریو جالبیه Yeah اینو بدون واقعیه که
سکانسا پشت هم میگذرن کمبود و عقده ها از قدیم بیشترن
نگاه میکنم تش به فهرستم بازیگرا میشن هرروز دپرستر
قیچی میکنن بلکه قصه کم بشه من دنبال فرش قرمزم "ووه"
یاد گرفتم روپام واستم "ووه" لای نت باشم رو گام وایسم "ووه"
اگه فیلمنامه چرکینه رنگینه هرچی که هست من خودم خواستم
کــــــات
میره جلو سکانس بعد
کــــــات
دیقه ها اضافه تر
کــــــات
سناریو احساس منه پس شک نکن اصلا تو به شانس من
ورس2:
همه دنبال جنگن و دنبال شر گرگای جنگل و گرگای شهر
وحشیا رد میشن از روی هم هرروز تهاجمی تر میشن از روز قبل
دور و ور منم لختای هرز صدا میدن زیرم عین لولای در "کات"
سکانس بعد از پشت خط صدام بزن "وواه"
اینجا مهم شنیدار تو با صحبتای من وقتی هروز آدما میکنن صورت ها رو رنگ
میخوان امتیاز بگیرن که دورم جمع شدن نه تش نمیــــرسه بشون سود از کار من
اینا بازیه حریفم اداشه دو دو تا چهار تا نمیشه گاهی
ما بازیمون یه رقیبم نداره موفقــیت و نمیشـه قـاپیــد
نویسنده ، خالق ماجرا بیننده میخواد تا بال دراره بام
هنرپیشه اصلی؛ کاراکتره اول قصمو کارگردانه کار
سکانس آخر حس پرواز رو قله وای میسم به کل میپرم
جایی دیدی منو تیکه ننداز زندگیتو با دو تا بیت کوین میخرم