ورس 1:
هستم تو نوید بهشتتون / میکشه این جهنم هر روزش یه هفته طول
من حتی ضربه خوردم از خانوادم /بجا بهشت بیابون دیدم لا ترک پای مادر
میگم بابایی بابایی نداریم دارایی شرمنده/میدویم میدویم واسه یه لقمه نون هر چند که
نمیرسیم ، نداریم سهمی از این دنیا/بابا گریه که نداره خانواده بنیان
چرا ؟ این سوالا میچرخه تو فکرش/بهشت کجاست پیشت باشه حوری یا که جنده
نه بهشت جاییه که زور نباشد جلوم /دستا نباشد تو دستبند مغزا نباشد پلمپ
نیست دیگه بوی باروت تو بمبا / از هنرمند نمیگیرن سازو خودکارو
زیر پا له نمیشه هیچ ضعیفی /حیف ندیدیم بهشتی تو دنیا
.
.
سیاست فکر کرده آلتشیم/ ورزمون میده روبه رویه دشمن میکنمون سیخ
آخرم حالشو کرد /رو ماها فشارو زد/آبش اومد/ از چشم ما سرریز شد
بد آوردیم بد نسل سوخته تو جهان سوم/هفتاد هشتاد میلیون میکنیم دعا دعا
خدا خدا جون وقتی بارون میاد نم نکشه مغزا /پدر نباشه لا قرضا
روی بخار پنجره قلب بکشیم / نه وصف حال بدمون هممون شمع بکشیم
رو تک تک اشکامون خنده بکاریم/حیــــف شدیم مث ابر بهاری
.
.
ورس2:
ببین تا سنگی تو دستشونه نخورده پا چشت /یا نکردنت لهت/ انگ نزدن بهت
فرار کن مث من (از دنیا)جام گوشه ی شهره/من تنها گناهم اینه نخواستم بشم برده
ببین منم داشت مثل تو تو شهر حرفم رو/هیچوقت نخواستم تو گلو قورت بدم حرفم رو
شبا دنیادر میاره تلافی لبخندو/بعد اشکو عقده شکو شبهه
تو دلم که تو یک فکر کردی به حرفم/یا تو مث اقا بزرگم خاموش کردی سمعکو
بهشت