دیگه حس نمیکنم کجام
این خیابونا با من غریب اند
یه گوشه میخونم میره صدام
میسازه بازم شوق پریدن
بی پر وا راه میرم راه پروانه ها توی جیبن
قورباغه ها تو مسیر با غرور کردن باد ولی بازم کوچیکن
کجاییم ها؟ متل قو، دورو بر پر شده از غاز
زیبایی پس نگاست
هی با فرم نوک هاشون میگیرن فاز
سکه و زر، حرص داشتنشِ کرده حال همه بد
بزارش بانک، هزار سال دیگه ام نمیدن نصفشو پس
قلک خوک، صولت سگ، انگل و خون، کنه و رگ
چسبیدن هی دارن میزنن مک
دستشون رو کنی میخوری چک
دیگه حس نمیکنم کجام
این زخما روی روحم عمیقند
دیگه نمیخونم میزنم داد
بیدار شید بسه دیگه چریدن
گله گاو، در کون همه داغ، وسط طویله منظره باغ
بیهوش از پشت میکنند گوشت، از جلو می شکونند ساق
دل خوش به دوتا شاخ، مصنوعی نور چراغ
تنهایی هی میگه موو، بین گولاخا سوراخ
میبرن رو زمین رد خون، میکشن بالا و قطره خون
بدنش آویزون قطع خون، اندامش نامیزون لخته خون
سلاخ و دوربین کادر و زوم، بگیر ازش، در میره جون
بده تدوین، آماده پخش، بدیم تو کل طویله نشون
دیگه حس نمیکنم کجام
این خیابونا با من غریب اند
یه گوشه میخونم میره صدام
میسازه بازم شوق پریدن
دیگه حس نمیکنم کجام
این زخما روی روحم عمیقند
دیگه نمیخونم میزنم داد
بیدار شید بسه دیگه چریدن