شرمندم مادر اگه سرافکنده ای
اگه پسرت جون کند ولی غیره مجازه
اگه ترس داری دستمو تو دستبند ببینی
آخه همیشه حرف زدم من بدونه اجازه
مجازه این بارم شاه واسه تو
خودت خواستی که زبونم لال باشه خب
آخه مغزت به مردنت بها نمیده
ولی مغزت به کشتنم بهانه نمیده
منم روی کوهم وایستادم و
چشمام بستس و داستانم همینه
چون راه دارم همیشه
مقصد و گرفته رادارم غریبه آره چنیمه
واستا تا تعبیره رویاتو بگیری از رقاصه قبیله
پی قاف نبودم تو بغل یه سلیطه
قله مم اینجاست توی زیرزمینه که
بارون و ندیده
واسه کیا آسمون بارید
مام آسمون داریم بالاسرمون سیاه
زدن تو پرمون زیاد پهلوون کیان
رستمه لای پاورقی شده پهلوون کیان
غممون زیاد و هرچی سرمون میاد
صدقه سره اعتماد به اون روسپیاس
ما که طعم هرچی رفتن و کشیدیم
آقا اجازه روزه خوب میاد ؟
من
فقط بازیگرم رولم رو میرم
ماهی توی قلاب که طعمم رو دیدم
آخه واسم حکم دار و داشت آزادی
چون روز به روزش غروب جمعه مو دیدم
شاکی از این آدما و این زمینم
جارچی جار بزن که زیر نگیرم
شاید یجورایی ماها احمق حساب میشیم
بهت برنخوره خودم و خودم و میگما
بگید ببینم کی آخه منو باورم کرد
مگه زیره گیوتین بگید آدمم من
پره زنجیر شده دوره زبونم و دستیگر شده
چشمام کور اخه فقط حق دید و تسلیم
نمی شم تا نفس هست تو ریم و
حالا بشه هرچی و حالا بشه هر چی
تو این جنگلم سگ دو میزنم
بگو چخبره حاجی اونوره پرچین؟
زندگی آره همینه ، همینه یکی میمیره یکی زنده بگوره
یکی از خشکسالی داره نم پس میده
یکی توی آبه ولی تشنه میمونه
این آدما خودشونو به خواب زدن
پایدار بازم واسه شما قصه میخونه ها
یکی بود یکی نبود ولی خون چکید ازون
دستی که یه عمره روی حلقوممه
ولی بازم میگم که این کوه خونمه