Title |
Shahre Mordeha |
Artist
|
Saleck |
04.Saleck – Shahre Mordeha
این شهر شهره مرده هاست
سره هر گذری هر خیابونی
میگن سره نون بوده خون به پاست
ارزون جون ماست دیگه تنی نمونده تو لباس
یه پدری دیدم گفت مردن و واسم معنی کن
یعنی سرت جلوی بچت خم یعنی روزای تعطیل و
کار کنی تا بوغ سگ تا چندر گاز حقوق بدن
البته اونم اگه بدن این پدر لای سختی مرد
استقلاله پس چی شد که پیروزی رو ارمغان
آورد واسه این احمقا یعنی خوب بودن این آدم بدا
کفشا قبر شدن و تخته سینه ها سنگ
رویامون رفت به رحمت ریقه ما شد بنگ
پسره اون پدره دیدم سر خورده و دست به ریق
گفت شانس مارو میبینی خدای چشمام خونه بسته نیست
گفتم از چی گفت از درس ، از دری که روبرومه ولی بستس
جون کندم پول دادم ترمی فشار نا امیدی ارثیه ها
سرکوفت بودش سرم خورد و انبوه بودش تنفر
تنها آرزوم اینه که یه روز بادبونم صاف واسته
برم ته دریا و دور بشم از شهر این مرده های کمیاب
از دوباره بزنم من آزادیم و فریاد از خواب
بپرم و ببینم که هیچ دری ام بسته نیست و
هیچ آدمی ام زیره فشار نشد سر به نیست
یه قدم برداشتم و دنیام شد تار
سربار ، سربار ، سربار
این شهر و ترک میکنم بی بار و بندیل
میرم یه جا که دیگه تیغ کاره گر نیست
به باغبون بگید که میوه ها گندید
بگید بیاد که قبرارو کندیم
این شهر و ترک میکنم بی بار و بندیل
میرم یه جا که دیگه تیغ کاره گر نیست
به باغبون بگید که میوه ها گندید
بگید بیاد که قبرارو کندیم
یه آشغالی برج داره یکی سر توی آشغال
یکی بی صدا کند و رفت یکی جا خوابشم پاسگاس
آشناست با هرچی درد و زخم سرگدشت و قبول نداره
چون زندگی از ته گذشت براش شباش کلا سیاهی
روزا ام روسیاه دید ببین حاجی
اینجا کلا رسم اینه جون میدی مرگ پس دیده
بپرس از اونکه سرش توی حساب کتابه
وضعیت چیه ؟ از پولدار تا گداش میناله
خلاصه رفیق این شهر حتی خوده خداش بیکاره
داده یکی دیگه گلاشو میکاره گلاشم چینی ان
مرغوباش از دین میگن ما که نفهمیدیم چی هست
یکی میگه برابری بنابراین چرا یکی گشنس یکی سیر
یکی بالاست یکی پایین یکی میچرخه پی پول
یکی میچرخه میشه حاجی یعنی این حقه من که اینو نداشتم
شما که میگید واس خودمه چرا جون باید براش کند
اصلا لال سمن بک میشینم یه گوشی
بذار هر انوشه ای تن تن لپ پر کنه
اخه زورم بش نمی رسه شنیدم میگن قلدره
چرا الکی شر کنم گردن به تیغ قانون بدم
اصلا عدن واسه خودتون تو بهشت زهرا جامون بدن مارو بس
اینه تهش نه ؟
این شهر و ترک میکنم بی بار و بندیل
میرم یه جا که دیگه تیغ کاره گر نیست
به باغبون بگید که میوه ها گندید
بگید بیاد که قبرارو کندیم
این شهر و ترک میکنم بی بار و بندیل
میرم یه جا که دیگه تیغ کاره گر نیست
به باغبون بگید که میوه ها گندید
بگید بیاد که قبرارو کندیم