شاکلام
شاھین نجفی
شاکلامه
مشتری شو
مشت و وا نکن که اشتباهه
راه هاره اّرهساره
ته
باقی باغ کویره
مشتری شو
مغزهای استیجاری
اختنا ِق ابتذال
خم، لِهتا ِخرِتلاق
حمله به باتلاق
همه له حامله حامل ِسل عامل صلح؟
فاصله بگیر فاسده
فاتحه بمیر قاصد
مرگ حض وافیه
خط ربط خبط مار غاشیه
خراج خواجه وارداته داره
تاج داره، دار تاج ماس
راس بایست هی حواست هس؟
پوتین پوشیده پف یوزهای منقرض
بردههای معترض
مصلحه؟ نه مسلحه! ا
کاشه ای کشکه شک نکن
همسفره های همدست
هم روسو شده
سکوته
سقوطه
برهوته
مشتری شو
بچه های نصفه نیمه شب
های بوی گرد و بوس و دست روس و خازن خدا
خزر پاره پاره پور رستمیم و نزل های دست چندمی
کون بی مکان
تاجره، فاجریده فاخرخره
شاشقیقه گشنه خوابهای مهربان
رگ نمونده
سوزنا کجان
مشتری شو

برقص با گریه های من خلیل بی دلیل
 بجنگ با صدای من ارادهی علیل
شیار شمشیر
صورت شیر، ا
به نام توله های پیر
گشنه های سیر
داغ شونه های برده ها زیر تیغ خان
نگو به میرزا خان
اونکه خون رعیت و خورد خانه
خونه رود خونه
روده رو زمین
روزه روز چندمین که باد ُبرده َبردهها رو
باز مرده دارهارو
رشدشایعات
دشت ضایعات
کات؛
پشت صحنه های قتل لات
پات روی گاز
جاده
شاخ توی گوش و گو
شیخ شام را چه شد؟
دخترم به جای نان
بیا و مشتری شو
[@RadioFaryad]