شیون - شاهین نجفی
[RadioFaryad.com]
از من نپرس علت شعرهای خونین را
از من نپرس چرایی پیشانی پر چین را
از من نپرس کار روی کودکی ام را
شکوه کردن در شعر
دون شان صدای من است
من آمدهام تا پرندهی درد درون شانههای سوراخم خانه کند
تا روح عجیب عروسهای مرده در حجله
تا واو واژن زن های اخته ی کردستان
تا زخمهای سیاه جغلان* در مرداب
با زانوان شکسته ی مهدی در کلانتری
و گوش های چرکین ممد دماغ
تریاک کجاست در کومهی* عمو
(ماهی سفید بوبون و کش بیگیر مره (ماهی سفید شو و مرا در آغوش بگیر
با صد کیلو مهرداد حبس ابد
(آی تی او قد ره» (آی فدای اون قد و بالات»
!کشیدند روی دار
*زنها که شیون از به خدا بیگناه گردن از طناب پیله آبای
شلوار شاش خیس و خون و گلاب و دمپایی تنها
مادر بمیرد این شیوهی شیون زدن ترسیدم
من بچه بودم ارتفاع همیشه بلندای دار بود
با شصت کیلو که منم چک خورده چاک خورده خواهران بزرگم
رازین چوب»*ام پنهان میان استخوان هایم»
شعار شعار شعار کثافت
زانو بزن که ساحت قدسی شعر
زانو بزن بگو و بخور قسم شغال های مدافع جنس های جدید را
شب ها خدا برای ما میمیرد
هر شب صدای علت از من نپرس های من از گوشم که کر پرده پاره شد افتاد روی اجاق
از من نپرس
گریه ندارد این که پشت کاپوت ماشین مسافر
پلاژ* ندیده دیوانه شدی
زن های سینه بزرگ تهرانی با لهجه ها ی عمیق و دستان کوچکم مهدی از پشت شیشه ی
حمام
ممد کجاست؟
لندن همان که کافه های بوی ویگن* با کیک های بورژوا صفت جگرت
لندن کجا و تو کجا قرائت منشاوی* و قیمه وقمه؟
لندن کجا و تو کجا؟
از من نپرس
مادرم کجاست؟
*من مادرم هنوز ... میخواهم اشک هنوز بوی ترشهتره
... من مادرم هنوز
... زود چهل ساله شدی پسر
... من مادرم بوی رنج برنج
من میچکد از گوشههای سبیلت خون
... از من نپرس از من تف به این کلام
(کوفر نوگو زای جان (کفر نگو بچه جان
(وی لانگه نُخ زول ایش هیا وارتن (چقدر باید اینجا منتظر بمانم*
وی لانگه نخ به چخ بروم در میان غریبه های زبان پریش
در میان وطن های تلخ هم وطن های بی گذرنامه
پاساپورتابیر دقه مهلت از تراکم صف
چک چک پناه به خدای جاسم و جبار
بیدار شدم
از من نپرس
…………………………
*
جغلان: بچهها
کومه: اینجا کلبههای شکاری در مرداب انزلی
آبای: برادر
رازین چوب: کمان چوبی کودکان
پلاژ: کناردریا
ویگن: گیاهخوار
منشاوی: محمد صدیق منشاوی قاری مصری
ترشهتره: غذای محلی گیلان
Wie lange noch soll ich hier warten?