Mahdyar Interview With Newsweek (FA)
8 سال پیش
53K بازدید
Iranian Rap Music Flourishes Underground Despite Strict Religious Laws in Tehran
ترجمه فارسی مصاحبه مهدیار آقاجانی
کاری از تیم رادیو فریاد | ترجمه از : ایمان قاسمیان
ميتواند در هر نقطه از جهان اتفاق افتاده بيفتد. عينک آفتابي اسپرت و کفش ورزشي فلورسنت، گروه کوچکي از مردان و زنان روي پشت بام با نام «هپي ها» با آهنگ «فارل ويليامز» ميرقصند. آنها از پارتيشان فيلم گرفتند در يوتيوب آپلود کردند و بيش از يک ميليون بازديد گرفتند. اما چيزي که اين اين صحنه را خاص و خطرناک ميکند، اين است که در تهران اتفاق افتاده، پايتخت جمهوري اسلامي ايران، کشوري که با تفسير سختگيرانهاي از قوانين مذهبي اداره ميشود
. در بهار 2014 ، چيزي از انتشار اين ويديو نگذشته بود که مقامات ايراني به سرعت اين رقصندگان جوان را پشت ميلههاي زندان قرار دادند. آنها مجبور شدند جلوي تلويزيون توبه کنند، شش ماه زنداني شوند و 91 ضربه شلاق بخورند. حال، 6 ماه پس از لغو تحريم هاي ايالات متحده بر ايران، جوانان ايراني خوشبين به ارتباط با ديگر نقاط جهان هستند. اما بسياري از کمبود کار و قوانين حکومت مبني بر ممنوعيت مصرف ماريجوانا و حتي نوشيدن الکل در فضاي عمومي در رنجش هستند. با وجود اين قوانين سختگيرانه، يا شايد به دليل همين قوانين، موسيقي زيرزميني و بخصوص هيپ هاپ در حال شکوفا شدن است. اين موسيقي به رپ فارسي يا موسيقي 021 (کد شهر تهران) شناخته ميشود، هيپ هاپ ايراني به همان غريبگي و نا اميدي جوهرهي امريکايي رشد کرد. اما رپرهاي ايراني مدت زيادي است در سايه کار ميکنند، موسيقيشان را بصورت غيرقانوني ميفروشند و کنسرتهاي مخفيانه برگزار ميکنند. مهديار آقاجاني ميگويد : «ما باشگاهي نداريم». يک توليد کننده هيپ هاپ 27 ساله که در ميان هوادارانش با اسم کوچک شناخته ميشود. «اما اگر به پارتي برويد، مردم در حال پخش رپ هستند» شش سال پيش، حسين ساجدي نيا، فرمانده انتظامي تهران بزرگ، موسيقي 021 را «از نظر اخلاقي منحرف» تلقي کرد و چند تن از خوانندگان رپ را دستگير کرد
. که برخي از محبوب ترين «امسي»هاي ايران را مجبور به ترک کشور کرد. در آن زمان مقامات هنوز درگير عواقب جنبش سبز، تظاهرات گسترده عليه رئيس جمهور، محمود احمدي نژاد بودند. اما به عنوان توهم تظاهرات جديد محو شد، پس خيلي از آخوندها هيپ هاپ را بيش از حد سرکوب کردند. امروز، با وجود قوانين منع رپ، هنرمندان در تبعيد، در حال تلاش بر تغيير کشور خود از راه دور هستند. اشتراک گذاري ضرباهنگ و قافيه از طريق اسکايپ در حاليکه رپ فارسي را از بيرون ايران به مخاطبين جديد معرفي ميکنند. مهديار ميگويد: «ما به عنوان جامعهي کوچکي از رپرها شروع کرديم.» يکي از ستاره هاي فيلم تحسين شدهي «کسي از گربه هاي ايراني خبر ندارد»، فيلمي که به بررسي موسيقي زيرزميني در تهران ميپردازد. در حال حاضر هزاران نفر رپ ميکنند. اين محبوبترين چيزي است که جوانان ايراني گوش ميکنند.
مهديار آقاجاني در حالي که سيگار ميکشد، موسيقي توليد خود را در آپارتمان خود در پاريس گوش ميدهد. (8 مي 2011) آقاجاني از ترس اينکه حکومت در تلاش بود وي را به دليل توليد موسيقي رپ دستگير کند از ايران گريخت، چون بر خلاف قانون است. داستان مهديار نوعي از اکثريت رپرهاي طبقه متوسط در تهران است. به عنوان يک کودک بعد از انقلاب اسلامي رشد کرد. او تلويزيونهاي غربي را از ديشهاي ماهواره غيرقانوني پدر و مادرش نگاه ميکرد. موزيک ويديوي مورد علاقهي وي، Another Brick in the Wall از پينک فلويد ميباشد. او ميگويد: «پدر و مادرم هميشه کار ميکردند، پس من در سن 3 سالگي به مهد کودک رفتم. معلممان گفت ميخواهيم با آلات موسيقي بنوازيم. من يک گيتار الکتريک مثل پينک فلويد ميخواستم. او به من يک ويولون داد.» او باخ، بتهوون و موتزارت را فرا گرفت و در ارکستر کودکان نواخت. اما در سن 11 سالگي شروع به دست و پنجه نرم کردن با ديوارنگاري (گرافيتي) کرد. به عنوان ياغيگري عليه قوانين سختگيرانه اين کشور. دو سال بعد، شانس ملاقات برخي هنرمندان هيپ هاپ تهران را پيدا کرد و شروع به ساختن بيت کرد. تحت سرپرستي وي، جنبش رپ فارسي بزودي گسترش يافت. با هنرمنداني نظير هيچکس، ياس، عرفان و سالومه امسي، يکي از اولين رپرهاي زن ايران. امروزه ايرانيان او را به RZA ، توليد کنندهي افسانهاي و عملاً رهبر Wu-Tang Clan تشبيه ميکنند. در آن روزها، رپ ايران ويران اما متوسط بود. مهديار ميگويد : «با اولين بچه ها به استوديو ميرفتم و آنها وحشتناک بودند! ضرباهنگ ها بطرز وحشتناکي عامه پسند (ماين استريم) بود. هيچ چيز اصلي نبود. آنها از اينسترومنتال هاي تقليدي رپ آمريکا مثل توپاک و بيگ پان استفاده ميکردند. يا اينکه از اينترنت دانلود ميکردند. خيلي بد بود» مهديار آنها را از رپ آمريکايي به سمت يک استايل «بيشتر خاورميانه اي، منعطف تر» حرکت داد. با طراحي از پاپ سنتي ايراني، موسيقي کهن ايراني، شعر فارسي، عرفان اسلامي و دانش خودش از رشتهي کلاسيک، او چيزي تکان دهنده و خاص ايراني خلق کرد. وي ميگويد : «اشعار و پيامهاي بسيار زيادي در شکاف بين فقير و پولدار وجود دارد. چيزهايي که مردم نميتوانند مستقيما به دولت بگويند. پس رپ ميشود وسيله نقليه» به جاست از هيچکس بپرسيم، که نام مستعار «سروش لشکري»، 30 ساله است. يک رپر طبقه متوسط ديگر و احتمالاً معروفترين «امسي» فارسي. 10 سال پيش، او پس از خواندن وبلاگ رپرها به مهديار رسيد. آنها سريع پيوند خوردند و کار بر روي «جنگل آسفالت» را شروع کردند. يک آلبوم بلند که سال 2006 منتشر شد. چيزي که از نظر استانداردهاي ايران تيره و عصباني کننده بود. اين آلبوم به کاوش سياست، اعتبار خيابان، نژادپرستي، تبعيض جنسي و سرکوب پرداخت. اما هيچگونه فحش، ستايش پول، مواد مخدر يا رابطه جنسي در آن وجود ندارد. که اغلب در قضيه هيپ هاپ آمريکاست. دو نفر 2000 کپي از آلبوم جنگل آسفالت را ساختند و طي دو روز فروش رفت. اين آلبوم تلنگر ايجاد حس نگراني رشد يک انقلاب در ايران را زد. از سرکوب و ترس از بيکاري. اما انجام اين کار توجه مقامات را جلب کرد. سال 2006 هيچکس به دليل «رپ کردن» دستگير شد. او يک هفته را پشت ميله هاي زندان سپري کرد و پليس گذرنامه او را توقيف کرد و تا چهار سال بعد نتوانست دريافتش کند. مهديار ميگويد : «يک روز ممکن است بازداشتت کنند، يک روز هم نه. دولت داشت تمام استوديوهاي عمومي را که ما ضبط ميکرديم ميبست. آنها بر روي هيچکس و تاثير بزرگي که بر صحنه زيرزميني و نسل جوان ميگذاشت تمرکز کرده بودند. آنها ميخواستند او قادر به کار نباشد.» فشار حکومت که شديد شد، مهديار و هيچکس به ترتيب در سال 2009 و 2010 فرار کردند. امروز هيچکس در لندن است و دارد ادامه تحصيل ميدهد تا حسابدار شود. مهديار در پاريس است و به عنوان يک آهنگساز براي فيلم و تلويزيون کار ميکند. آنها هنوز هم به ساخت موسيقي مشغول اند. اما خارج از کشور بودن اين کار را برايشان آسان تر ميکند. مهديار ميگويد: «تلاش براي فرار از سانسور مثل بازي موش و گربه است. اما جوانان هميشه يک گام جلو ترند. اگر حکومت چيزي را قطع کند، هميشه راه جديدتري وجود دارد.» مانند بسياري از رپرهاي ايراني، هر دو در خانه و در تبعيدند، هيچ کدام از هيپ هاپ ثروتمند نشدهاند. مهديار ميگويد: «بخش فروش موسيقي کمي پيچيده است. من رپ را به خاطر عشقم انجام ميدهم.» بسياري از طرفداران آنها در ايران اند و کارت اعتباري بين المللي براي خريد آثار ندارند. که اين هم ميراث تحريم هاست. اين بدان معناست که کار هنرمندان را براي فروش چيزي در آيتيونز يا دريافت حق امتياز در اسپاتيفاي سخت ميکند. از آنجايي که رپ در ايران غيرقانوني است، هر پولي که هنرمندان دريافت ميکنند بايد راه هاي خلاقانهاي داشته باشد که سيستم بانکي کشور را دور بزند، يا بعضي اوقات خيريه ها يا حساب هاي تصادفي بانکي را براي نمايش شامل ميشود. به هر حال اکثر طرفداران 021 براي رپي که گوش ميکنند پول پرداخت نميکنند. مهديار ميگويد: «اين کار به عنوان موسيقي زيرزميني رايگان شروع کرده و مردم عادت به آن دارند. ما هميشه آهنگهاي خود را در ساندکلود، يوتيوب، تلگرام و… براي دريافت رايگان قرار ميدهيم.» مهديار از آپارتمان خودش در پاريس در حال کار با 6 رپر ديگر است که برخي در ايران هستند. يکي از افراد تحت حمايت جديدش، «قاف»، اخيراً آهنگي ساخته که «مرجان» نام دارد. واژهاي عاميانه براي ماريجوانا. (حتي حرف زدن از مواد مخدر براي هيپ هاپ فارسي خطرناک است.) او ميگويد: «بعضي از اين بچه ها طبيعي هستند و فقط نياز به قافيههاي بغرنج و ضرباهنگ هاي پيچيده دارند. مابقي نياز به راهنمايي در اشعارشان دارند.» هيچکس و مهديار هر دو موفقيت هايي در اروپا داشته اند. سرخط شدن نمايش ها براي بيش از 10000 نفر. اما دور بودن از 021 موسيقي آنها را تغيير داده است که کمي جهاني تر شده و کمتر به چيزهايي که داخل ايران اتفاق ميافتد متمرکز شده. هيچکس ميگويد: «اما اين هنوز دربارهي نابرابري است. ناعدالتي درباره هرچيز، جنسي، نژادپرستي و همجنسگراستيزي.» تا کنون او در برابر رپ انگليسي خواندن مقاومت کرده است. اگرچه خيلي روان انگليسي صحبت ميکند. مهديار ميگويد: «اينکار قشنگ ميشود. فارسي براي او بهترين کار را ميکند.» هر دو دوست دارند به خانه برگردند. اما اگر اينکار را کرده بودند، ميتوانستند مانند عياشان در شب بهاري تهران چرخ بخورند، بازداشت شدند، براي انجام هيچ کاري جز خواندن و رقصيدن به يک آهنگ غربي معروف. مهديار ميگويد: «من شش سال است که خانه نيستم. اما حداقل ميتوانم شب بخوابم و موسيقي بسازم و به اين فکر نکنم که کسي دارد در را با پا ميکوبد.»